ادامه دولت نمی تواند قیمت گذاری کند

تبلیغات

درباره ما

    به وبلاگ من خوش آمدید

لینک دوستان

امکانات جانبی

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 31
    کل نظرات کل نظرات : 0
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 25
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 3
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 3
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 8
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 1
    بازدید هفته بازدید هفته : 25
    بازدید ماه بازدید ماه : 40
    بازدید سال بازدید سال : 2188
    بازدید کلی بازدید کلی : 63456

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.191.238.6
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    لطفا به ما بپیوندید



آخرین نطرات

ادامه دولت نمی تواند قیمت گذاری کند

به نام فروزنده ماه و ناهید و مهر

پیش از این گفته شد که دولت نمی تواند به قیمت گذاری کالاها و خدمات بپردازد . ولی پرسش این است که اگر دولت قیمت گذاری نمی کند پس کاری که دولت در زمینه قیمت گذاری کالاها و خدمات انجام می دهد چه نام دارد ؟ . در پاسخ باید گفت : دولت ها از سیستم بازار به نفع خودشان بهره برداری کرده و در قیمت گذاری کالاها و خدمات که بطور طبیعی توسط سیستم بازار انجام می گیرد انحراف ایجاد می کنند . مثلاُ  فرض کنید دولت حداکثر قیمت کالایی به نام شیر را 1000 تومان تعیین می کند با این هدف که مصرف کنندگان بهتر بتوانند شیرمصرف کنند . ولی دولت چگونه فهمیده که 1000 تومان قیمت مناسبی است . جواب ساده است : دولت صبر کرده تا بازار قیمت 1300 تومان را تعیین کند و پس از مشخص شدن قیمت شیر توسط بازار؛ دولت وارد بازار شده و با شعار حمایت از مصرف کننده  سقف قیمت شیر را 1000 تومان تعیین می کند . با این کار دولت ؛ برخی از تولید کنندگانی که در قیمت های بیش از 1000 تومان شیرتولید شده خود را به بازار عرضه می کردند از عرضه شیر خودداری می کنند و مقدار عرضه شیر به بازار کم می شود. از طرف دیگر  کسانی که در قیمت 1300 تومان شیر نمی خریدند با این کار دولت به تقاضا کنندگان شیر 1000 تومانی اضافه می شوند . به سخنی دیگر با این کاری که دولت  انجام داده است از یک طرف عرضه شیر کم  می شود و از طرف دیگر تقاضا برای شیر افزوده می شود . در نتیجه به همه کسانی که شیر 1000 تومانی می خواهند شیر نمی رسد و هنگام عرضه شیر صف طولانی برای گرفتن شیر به وجود می آید و در آخر به همه کسانی که در صف شیر بوده اند شیر نمی رسد . همچنین از آنجایی که عرضه شیر در حالتی که دولت در قیمت گذاری شیر انحراف ایجاد کرده کمتر از عرضه شیر در سیستم بازارآزاد است ؛ تعداد کمتری از افراد از شیر استفاده خواهند کرد .نتیجه این که هنگامی که دولت در بازار دخالت می کند و در قیمت ها انحراف ایجاد می کند کالاها و خدمات کمتری تولید می شود و رفاه در جامعه کاهش یافته و مردم فقیرتر می شوند .  البه روشن است که دولت نمی تواند با دخالت های خود در قیمت گذاری همه کالاها ( کالاهایی مانند آدامس - دکمه -صندلی - رایانه - زمین - خانه و غیره ) انحراف ایجاد کند بلکه معمولا در برخی از موارد  مهم مانند نرخ بهره پول ؛ نرخ ارز ؛ نرخ بنزین ؛ قیمت خودرو و .... این کار را می کند .


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 28 دی 1394 ساعت: 1:3
می پسندم نمی پسندم

چرا رفتار دیگران از دیدگاه ما خردمندانه نیست

ای یاد تو مونس روانم

یکی از فرض های  اقتصاد بازار آزاد این است که فرض می شود " مردم خردمند هستند " . ولی در واقعیت ، ما افرادی را می بینیم که رفتار و عمل آنها از دیدگاه ما نابخردانه است . مثلاّ می گوییم " فلانی دیوانه است چرا این کار را نمی کند !!!" . یا  " اگر این کار را می کرد به نفعش بود ". یا " مگر آدم یک میلیارد تومان پول را برای خرید خانه می پردازد ؟! ". یا " مگر آدم برای درآمد ماهانه 200 هزار تومان خودش را علاف می کند " و هزاران جمله از این دست . ما با گفتن این جمله ها خودمان را خردمند و دیگران را دیوانه در نظر می گیریم . اما حقیقت این است که ما قادر به درک موقعیت و شرایط زندگی ، توان مالی ، آموزه های فرهنگی و وضعیت روحی و روانی دیگران نیستیم .زیرا دانش انباشته شده بشر بسیار گسترده و در بین همه مردم پخش است و دانش هر یک از ما اندک و ناچیز است . مثلاّ ممکن است کسی استاد روانشناسی باشد و لی  از دانش مالی ناچیزی برخوردار باشد . یا ممکن است کسی بهترین چشم پزشک باشد ولی از دانش روانشناسی بهره ای نبرده باشد . یا این که کسی دارای دکترای فیزیک باشد ولی از بازار سرمایه چیزی نداند . یا این که فردی استاد کدامایی ( استاد اقتصاد ) باشد ولی قادر به تعویض پوشال کولر آبی خانه خود هم نباشد . خلاصه کلام این که مردم خردمند هستند ولی هیچگاه یک نفر نمی تواند همه چیز را بداند و قادر به درک و تشخیص همه وضعیت ها باشد .   


تاریخ ارسال پست: شنبه 25 دی 1394 ساعت: 23:59
می پسندم نمی پسندم

دولت نباید به قیمت گذاری کالاها و خدمات بپردازد

ای نام تو بهترین سر آغاز

در سازوکار کدامایی آزاد ( نظام اقتصاد آزاد ) دولت هیچ گونه دخالتی در تعیین قیمت کالاها و خدمات نمی کند. این بازار است که قیمت هزاران هزار نوع کالا و خدمات تولید شده  را تعیین می کند . اگر قرار باشد دولت قیمت کالا ها و خدمات را تعیین کند بایستی در تمام مراحل تولید و پخش و مصرف کالا ها و خدمات ، مستقیماّ دخالت و نظارت کند . یعنی بایستی افرادی را برای نظارت بر تمام مراحل  تولید تا مصرف  همه کالاها و خدمات بکار گیرد . از تولید سوزن و قرقره خیاطی ، انواع عینک ، انواع دکمه ، انواع پوشاک ، انواع دارو ، گوشی ، موز ، ازگیل ، آناناس ، یونجه ، پیاز ، آلبالو ، هواپیما ، کشتی ، خدمات گردشگری ، قایق ، ماهی قزل آلا ، خاویار ، زعفران ، صفحه کلید رایانه ، سیم برق ، آدامس ، شکلات ، شیر ، خامه ، خانه ، خدمات آرایشگری ، نقاشی ساختمان ، کاغذ دیواری ، پرده ، ایزوگام ، کوره های آجر پزی ، سوکت تلفن ، لوله آب ، شیشه ، انواع ظروف مسی ، طراحی قطعات خودرو و میلیون ها قلم کالا و خدمات دیگر که مورد نیاز و خواست افراد جامعه می باشد. برای تعیین قیمت  هر یک از این میلیون ها قلم کالا ها و خدمات  مورد نیاز، به هزاران نفر  کارمند دولت برای نظارت بر هر یک از این کالاها در سطح کشور نیاز است ،که این کار هیچ گاه ممکن نیست . به سخنی دیگر دولت چه بخواهد و چه نخواهد بدون کمک بازار نمی تواند به قیمت گذاری کالاها و خدمات بپردازد و در حقیقت ورود دولت به قیمت گذاری،تعیین سقف و کف قیمتی ( بیشترین و کمترین قیمت ) برای برخی از کالاها و خدمات میباشد که این کار دولت هم ، باعث اتلاف منابع و در نتیجه ایجاد فقر و تنگدستی مردم می شود.             

                                   ادامه دارد 


تاریخ ارسال پست: جمعه 25 دی 1394 ساعت: 1:25
می پسندم نمی پسندم

مهمترین عامل کمیاب " زمان " است .

به نام آن که جان را فکرت آموخت

پیش از این گفته شد که عوامل اقتصادی ( نیروی کار - زمین - سرمایه - مدیریت ) کمیاب هستند . ولی مهمترین عاملی که باعث می شود تا عوامل اقتصادی یاد شده کمیاب به نظر برسند " زمان " است . ما ناچاریم برای لقمه ای نان کار کنیم . ناچاریم تا مقداری از درآمدمان را برای بهبود زندگی خود پس انداز کنیم و برای این که بتوانیم از پس اندازمان بهتر استفاده کنیم چاره ای جز این نداریم که به دنبال یادگیری و آموختن دانش مالی و کدامایی ( اقتصاد ) ، هرچند اندک ، بپردازیم تا بهتر بتوانیم از عوامل کمیاب ( منابع اقتصادی ) برای بهتر زیستن بهره مند شویم . همه این کارها را بایستی  هر روز ( 24 ساعت ) و هر هفته ( هفت روز ) و هر سال ( 365 روز ) و در یک عمر 100 ساله ( احتمالی ) انجام دهیم . مثلا اگر کسی بخواهد هفته ای یک کتاب بخواند در یک سال 52 کتاب و در 90 سال ( 10-100 ) حداکثر 4680 جلد کتاب را خواهد خواند . گفتنی است بزرگترین کتابخانه جهان ، " کتابخانه ملی کنگره آمریکا " می باشد که به تنهایی بیش از 30 میلیون جلد کتاب و اسناد چاپ شده دارد . اگر کسی بخواهد همه این کتابها را بخواند ، بایستی عمر 6410 ساله داشته باشد . البته ناگفته پیداست که چندین برابر کتاب های کتابخانه ملی کنگره آمریکا در دیگر کشورها کتاب هست که هیچ گاه کسی نمی تواند حتا عنوان همه آن کتابها  را بخواند چه رسد به این که خود کتاب ها را بخواند . پس افراد ناچارند در زمان محدودی که در اختیار دارند در هر لحظه ، دست به انتخاب و گزینش بزنند و با توجه به علاقه و تخصص و مهارت و آموزه هایی که دارند در یکی از زمینه های : دندان پزشکی ، چشم پزشکی ، دلالی ،  بنایی ، ورزش ، کشاورزی ، استادی دانشگاه ، خلبانی ، مسافرکشی ،انبار داری ، معدن ، ارتش ،  برق ، تولید سیمان ، رایانه ، جغرافیا ، مهندسی آب و هزاران هزار شغل و تخصص و مهارت و هنر و....  به تولید کالاها و خدمات  و کسب درآمد بپردازند . به سخنی دیگر افراد نمی توانند به علت کمیابی زمان ، به تنهایی همه نیاز ها و خواسته های خود را برآورده کنند و بایستی با همکاری و همزیستی و انجام کار تخصصی ، به بهبود زندگی همدیگر در سطح جهان کمک کنند .  


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 24 دی 1394 ساعت: 1:56
می پسندم نمی پسندم

منابع اقتصادی (نیروی کار، سرمایه ، زمین ، مدیریت ) محدود و کمیاب هستند

به نام دانای بزرگ پاک

از دید کدامایی( اقتصادی) ، چیزهایی که ما می توانیم با استفاده از آنها به تولید کالاها و خدمات مورد نیاز خود بپردازیم و برای بدست آوردن آنها بایستی هزینه ای(قیمت آن ) را پرداخت کنیم منابع کدامایی( اقتصادی ) نامیده می شوند . به علت این که دسترسی به این منابع دارای هزینه است و برای بدست آوردن آنها بایستی قیمت آنها را بپردازیم منابع اقتصادی نامیده می شوند . ویژگی اصلی منابع اقتصادی کمیاب بودن و قیمت دار بودن آنهاست .این منابع  را فرزانگان کدامایی ( اقتصاددانان ) به چهار گروه اصلی تقسیم کرده اند : نیروی کار ، سرمایه ، زمین ( طبیعت ) و مدیریت . به سخنی دیگر، هر فردی از یک جامعه ناگزیر بایستی به حداقل یکی از این منابع دسترسی داشته باشد تا بتواند با استفاده از آن به تولید کالاها و خدمات پرداخته و با مصرف کالاها و خدمات و یا فروش آنها به نیازها و خواسته های بیشمار و بی پایان خود پاسخ دهد . برای نمونه اگر کسی به سرمایه ، زمین و مدیریت دسترسی نداشته باشد بایستی با انجام کار ( فروش نیروی کار) و دریافت دستمزد ، نیازهای خود را پاسخ گوید. البته ممکن است چنین کسی با مدیریت درآمدها و هزینه های خود ، هر ماه مقداری از درآمد خود را پس انداز نماید و با سرمایه گذاری آن به منابع دیگر( سرمایه ، زمین و مدیریت ) دسترسی پیدا کند . از طرف دیگر ، اگر دارنده سرمایه نتواند از سرمایه خود به طور بهینه استفاده کند و سرمایه خود را از دست بدهد ، ناگزیر بایستی از نیروی کارخود ( و یا زمین و مدیریت ) برای بدست آوردن درآمد استفاده کند. خلاصه این که ، منابع اقتصادی محدود و کمیاب هستند.     


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 15 دی 1394 ساعت: 23:58
می پسندم نمی پسندم